دایره اصطلاحات تریدمارکتینگ

اصطلاحات تریدمارکتینگ نقش مهمی در یافتن زبان مشترک برای همه کسانی که در حوزه تریدمارکتینگ فعالیت می‌کنند دارد. من در این صفحه سعی می‌کنم تمام اصطلاحات مهمی که با آن‌ها مواجه شده‌ام را در قالب یک مجموعه اصطلاح جمع آوری کنم.

تمامی اصطلاحات براساس حوزه کاربرد آنها دسته‌بندی شده‌اند و تا این لحظه در هشت گروه قرار گرفته‌اند. تلاش کرده‌ام که توضیح مربوط به هر اصطلاح بسیار کوتاه و تقریبا یک خطی باشد تا هدف اصلی فراموش نشود.

لازم به ذکر است که این دایره اصطلاحات همواره در حال تکمیل و تغییر خواهد بود. با توجه به اینکه این دایره اصطلاحات یک پروژه باز و در حال تکمیل است، لطفا در صورتی که اصطلاحی به نظر شما در لیست جایش خالی است، خواهشمندم با من در میان بگذارید تا لیست کامل‌تر شود.

مفاهیم اصلی تریدمارکتینگ

Core Trade Marketing Concepts

Trade Marketing
مارکتینگ متمرکز بر خرده‌فروشان و توزیع‌کنندگان به‌منظور افزایش دیده‌شدن و فروش محصول در نقطه فروش.

BTL (Below The Line)
فعالیت‌های تبلیغاتی متمرکز که مخاطبان خاص را در نقطه فروش هدف قرار می‌دهد (مثل سمپلینگ، نمایش محصول یا پروموشن‌ها).

ATL (Above The Line)
تبلیغات انبوه از طریق رسانه‌هایی مثل تلویزیون، رادیو و بیلبورد؛ بخشی از تریدمارکتینگ نیست، ولی روی نتایج آن تاثیرگذار است.

TTL (Through The Line)
ترکیبی از استراتژی‌های ATL و BTL برای ایجاد تأثیر هم‌زمان در سطح برند و فروش.

Channel Strategy
برنامه‌ای که تعیین می‌کند در هر کانال فروش (مثل سوپرمارکت، فروشگاه زنجیره‌ای، آنلاین) چه باید کرد تا اهداف فروش محقق گردد.

Brand Visibility
میزان دیده‌شدن یا شناخته‌شدن برند در نقطه فروش در مقایسه با رقبا.

اجرای درون فروشگاهی و POSM

In-Store Execution & POSM

POS (Point of Sale)
فروشگاه، غرفه و هر مکانی که مصرف‌کننده به صورت فیزیکی در آن محصول را خریداری می‌کند.

POSM (Point of Sale Material)
ابزارها، سازه‌ها و مواد تبلیغاتی یا بصری که در نقطه فروش برای جلب توجه بیشتر مصرف‌کننده استفاده می‌شوند (مانند استند، وابلر، شلف‌تاکر و بنر).

Planogram
 دستورالعمل طرح یا چیدمان بصری که نشان می‌دهد محصولات در قفسه‌ها باید کجا و چگونه قرار بگیرند.

Facing
تعداد SKUهای قابل مشاهده از یک محصول روی قفسه فروشگاه. (تعداد محصول موردنظر نیست، بلکه تعداد قابل مشاهده مهم است.)

Share of Shelf (SOS)
سهمی از کل فضای قفسه که به یک برند اختصاص داده شده است. سهم از شلف به صورت درصدی بیان می‌شود.

Planogram Compliance
میزان پایبندی چیدمان داخل نقطه فروش به دستورالعمل چیدمان استاندارد تعریف‌شده در پلنوگرام برای برند.

Perfect Store
فروشگاهی که تمام استانداردهای تریدمارکتینگ (موجودی، دیده‌شدن، چیدمان و غیره) را به صورت صحیح رعایت کرده باشد.

OOS (Out of Stock)
وضعیتی که در آن محصول در قفسه فروشگاه موجود نیست یا تمام شده است.

POS Audit
بررسی درون‌فروشگاهی برای ارزیابی استانداردهای مرچندایزینگ و عملکرد فعالیت‌های تبلیغاتی.

فروش و کانال‌های فروش

Sales & Channels

Modern Trade (MT)
خرده‌فروشی ساختاریافته مانند سوپرمارکت‌ها، هایپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای بزرگ و مدرن.

General Trade (GT)
خرده‌فروشی‌های سنتی یا مستقل، فروشگاه‌های کوچک و محلی مانند بقالی‌ها و خواربارفروشی‌ها

Key Account (KA)
مشتری یا زنجیره فروش با حجم خرید بالا که اغلب نیاز است که توسط یک اکانت‌منیجر اختصاصی مدیریت شود.

Horeca
 کانال فروش شامل هتل‌ها، رستوران‌ها و کافه‌ها.

Sell-In
فروش محصولات از شرکت تولیدکننده به خرده‌فروش یا توزیع‌کننده (نه مصرف‌کننده نهایی)

Sell-Out
فروش از خرده‌فروش/فروشگاه به مصرف‌کننده نهایی.

Distributor Margin
 درصد حاشیه سودی که توزیع‌کننده از فروش محصولات کسب می‌کند.

Trade Terms
توافق‌ها و تخفیف‌های مالی میان تولیدکننده و شرکای تجاری (مثل خرده‌فروشان یا توزیع‌کنندگان).

بودجه و برنامه‌ریزی

Budgeting & Planning

Trade Calendar
برنامه زمان‌بندی شده (اغلب ماهانه) تمام فعالیت‌های BTL که براساس ترتیب زمانی برنامه‌ریزی‌ شده‌اند.

Annual Planning
تعیین اهداف، فعالیت‌ها و بودجه‌های سالانه تریدمارکتینگ که باید هم‌راستای استراتژی مارکتینگ سازمان باشند.

Planned Budget
بودجه مصوب شده‌ای که برای فعالیت‌های تریدمارکتینگ تخصیص یافته است.

Committed Spend
مبالغی از بودجه که برای فعالیت‌هایی که قرارداد آنها بسته شده یا سفارش داده شده‌اند تخصیص یافته، اما هنوز پرداخت نشده‌اند.

Actual Spend
مبلغی که به صورت قطعی در طول دوره زمانی پرداخت شده است.

Budget Utilization
درصد استفاده واقعی از بودجه نسبت به بودجه برنامه‌ریزی‌شده را نشان می‌دهد.

ROI (Return on Investment)
نسبت سود به هزینه صرف‌شده برای یک فعالیت تریدمارکتینگ (معیار بازده سرمایه‌گذاری).

BTL Plan / FY Format
قالب ساختاریافته‌ای که برای گزارش‌دهی و کنترل بودجه و هزینه‌های اکتیویتی‌های BTL در طول یک سال مالی استفاده می‌شود.

سنجش و شاخص‌های کلیدی عملکرد

Measurement & KPIs

Sales Uplift
افزایش فروش پس از اجرای یک فعالیت تریدمارکتینگ در مقایسه با سطح پایه

Visibility Score
امتیازی که میزان دیده‌شدن برند را نسبت به رقبا نشان می‌دهد.

SOS/SOV/SOM
Share of Shelf / Share of Voice / Share of Market  نسبت سهم برند از شلف، سهم از ارتباطات و تبلیغات، سهم از بازار.

Execution Rate
 درصد اکتیویتی‌های برنامه‌ریزی‌شده‌ای که به صورت کامل در فروشگاه‌ها اجرا شده‌اند.

Gap Analysis
فرآیند تشخیص و شناسایی فاصله بین عملکرد برنامه‌ریزی‌شده و عملکرد تحقق یافته.

ROI Tracker
فایل یا داشبوردی که بازده سرمایه‌گذاری هر کمپین یا کانال را اندازه‌گیری می‌کند.

Perfect Store Scorecard
داشبوردی شامل شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) که میزان انطباق فروشگاه با استانداردهای ایده‌آل برند را ارزیابی می‌کند.

نفرات و نقش‌ها در فیلد

People & Roles in Field

Field Force
تمام نیروهای فعال در حوزه میدانی تبلیغات و تریدمارکتینگ (از جمله پروموترها، مرچندایزرها، سوپروایزرها و TMRها)

Promoter
فردی که به صورت اختصاصی در نقطه فروش با مصرف‌کنندگان تعامل داشته و محصولات برند را معرفی و ارائه می‌کند.

Sampler

فردی که به صورت اختصاصی در نقطه فروش محصولات برند را برای تست در اختیار مصرف‌کنندگان گذاشته و آنها را ترغیب به خرید می‌کند.

Merchandiser
فردی اختصاصی که مسئولیت  کسب اطمینان از موجودی کالای برند، چیدمان صحیح و نمایش مناسب محصولات آن را در نقطه فروش را برعهده دارد.

TMR
نماینده تریدمارکتینگ که مسئولیت اجرای فعالیت‌های میدانی و کمپین‌های تریدمارکتینگ را در سطح نقطه فروش برعهده دارد.

TMS
سرپرست نیروهای تریدمارکتینگ (TMR) که وظیفه سرکشی، نظارت بر کیفیت اجرا و گزارش‌دهی به تیم تریدمارکتینگ را بر عهده دارد.

Sales Rep
نماینده فروش که تمرکز او بر دریافت سفارش، حفظ ارتباط با مشتری و توسعه فروش است، نه فعالیت‌های مارکتینگ/تریدمارکتینگ.

کمپین‌ها و فعالیت‌ها

Campaigns & Activations

Activation
فعالیت میدانی یا درون‌فروشگاهی که با هدف جلب تعامل مصرف‌کنندگان اجرا می‌شود.

Consumer Promotion
پیشنهادی که مستقیماً مصرف‌کننده نهایی را هدف قرار می‌دهد. (مثل تخفیف، بسته‌های ترکیبی، یا هدیه).

Trade Promotion

پیشنهادی که خرده‌فروشان یا عمده‌فروشان را هدف قرار می‌دهد. (مثل تخفیف یا جایزه برای فروش بیشتر).

Sampling
فرآیند ارائه نمونه رایگان محصول برای تجربه مصرف‌کنندگان.

Display Contest
رقابت میان خرده‌فروشان برای بهترین چیدمان یا نمایش در فروشگاه.

Bundle Offer
پیشنهاد فروش ترکیبی محصولات (مثل «۲ تا بخر، یکی رایگان ببر»).

Loyalty Program
سیستم پاداش‌دهی برای خرده‌فروشان یا مصرف‌کنندگان وفادار.

Hotspot Display
محل نمایش ممتاز در فروشگاه با بیشترین دید (مثل گوندولا یا ورودی فروشگاه).

فرآیندها و ابزارها

Processes & Tools

POS Audit Tool
نرم‌افزاری که برای جمع‌آوری داده‌ها از فروشگاه‌ها استفاده می‌شود.

Trade Tracker
فایل اکسل یا داشبوردی برای پایش و ردیابی فعالیت‌های تجاری (پروموشن‌ها، چیدمان‌ها و غیره).

Execution Tracker
جدولی که وضعیت و عملکرد کمپین‌ها یا فعالیت‌های میدانی را خلاصه می‌کند.

BTL Agency
آژانس بیرونی که مسئول اجرای فعالیت‌های میدانی است (مانند POSM، نیروی انسانی، و لجستیک).

Field Visit Report (FVR)
فرم استانداردی که برای ثبت یافته‌های بازدید از فروشگاه‌ها استفاده می‌شود.

Scorecard Dashboard
ابزار تصویری گزارش‌دهی که شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) را در بازه‌های زمانی و کانال‌های مختلف نمایش می‌دهد.